در این مطالعه از الگوی خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی و مدل تصحیح خطا جهت برآورد تابع تقاضا در طی سالهای 1394-1377 استفاده میشود. نتایج نشان میدهد که در کوتاهمدت و بلندمدت جانشینی بین برق و گاز طبیعی در بخش خانگی وجود دارد اما مقدار کشش قیمتی تقاضا نسبت به قیمت برق کمتر از 5/0 است، این نتیجه بیانگر این است که تغییرات قیمت برق تأثیر کمی روی مصرف گاز طبیعی دارد. همچنین کششپذیری تقاضای گاز طبیعی در بلندمدت نسبت به قیمت آن بیشتر از کوتاهمدت و در هر دو مورد بیکشش برآورد شده است. در بلندمدت کشش قیمتی گاز طبیعی 708/0- برآورد شده است، این متغیر در بین سایر متغیرها بیشترین تأثیر را در مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی دارد. کششهای درآمدی نشان میدهد که گاز طبیعی در کوتاهمدت و بلندمدت کالای ضروری محسوب میشود. نتایج مدل تصحیح خطا نشان داد که ضریب آن در کوتاهمدت 401/0- به دست آمده و با اطمینان بسیار بالایی معنادار بوده و علامت آن نیز مورد انتظار منفی شده است. ضریب تصحیح خطا (72/0-) نشاندهنده سرعت تعدیل نسبتأ بالاست. بر اساس این ضریب 72 درصد از بیتعادلی برای گاز طبیعی در هر دوره تعدیل میشود. در پایان میتوان گفت که واقعی کردن قیمتها و تعرفههای برق و گاز طبیعی، ایجاد الزام برای عایقکاری و استاندارسازی ساختمانها و همچنین لوازم گازسوز، تغییر الگویی مصرف با فرهنگسازی مصرف و ترویج درست مصرف کردن گاز طبیعی میتوانند راهکارهای مناسبی برای متعادل کردن مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی باشند.
janjan M, abbasian E, moridian A. Economic Factors affecting demand for gas in Iran. qjfep 2019; 7 (27) :43-69 URL: http://qjfep.ir/article-1-663-fa.html
جانجان محمودرضا، عباسیان عزت الله، مریدیان پیردوستی علی. بررسی عوامل اقتصادی موثر بر تقاضای گاز خانگی در ایران. فصلنامه سیاست های مالی واقتصادی. 1398; 7 (27) :43-69