خودشیفتگی یک ویژگی و ساختار شخصیتی مطرح است که بهویژه در رهبران شرکتها رایج بوده و تأثیر قابلتوجهی بر قضاوت و تصمیمگیریهای رهبران شرکتها بهویژه بر میزان سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه شرکتهای تحت هدایت آنها دارد. این مهم موجب این میگردد که نوآوری شرکت تحتالشعاع قرار بگیرد. در این تحقیق به بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران عامل بر نوآوری شرکتی و اثر تعدیلکنندگی ریسک اعتباری پرداختهشده است. با توجه به محدودیتهای تحقیق، نمونهای مشتمل بر 26 شرکت از صنعت دارو در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1401-1389 و با استفاده از اطلاعات موجود در یادداشتهای توضیحی پیوست صورتهای مالی و گزارشهای هیئتمدیره شرکت گردآوری گردید. برای اندازهگیری متغیر خودشیفتگی از اندازه امضاء مدیران عامل و جهت سنجش نوآوری شرکت از میزان سرمایهگذاری در مخارج تحقیق و توسعه استفادهشده است. برای آزمون فرضیهها، از دادههای ترکیبی (با کنترل اثرهای سال) و الگوی رگرسیونی چندمتغیره استفاده گردید. نتایج بررسی نشان میدهد که خودشیفتگی مدیرعامل بر نوآوری شرکتی تأثیرگذار نیست. همچنین ریسک اعتباری نقش تعدیلکننده بین خودشیفتگی مدیرعامل و نوآوری شرکت را ایفا نمیکند. یافتههای تحقیق، نظریه مربوط به خودشیفتگی مدیرعامل را گسترش میدهد و پیامدهای عملی مهمی برای تصمیمات سرمایهگذاری تحقیق و توسعه و انتخاب مدیران شرکتها را دارد.